سلام . گمان میکنم ته مایه هایی از طنز داشت ولی بیشتر شکایت بود . شکایتی نهفته در عمق خاطر و خاطره اتو خاطره ضربه ای که میخواستی به یاد خدا بیندازی . و اینجا دیگر طنزت به پیکار با خود و خدایت تبدیل شده . راحت است فهمیدنش . فقط انکار نباید کرد. و ما آدمیان نیمی از روزمان به این پیکار مشغولیم و نیمی دیگر غفلت از او. تا بزرگ نشویم بزرگ نمی بینیم. خدا بزرگتر از اوهام و خیال و قیاس ما است. الله اکبر
این فرمایش جناب "آشنا" که البته هنوز به جا نیاوردمشان. ترسیدم پاسخ را در قسمت نظرات بدهم ایشان سرانگشتان را رنجه نفرمایند و به آن قسمت نروند. برای همین به صورت پستی جدید در آوردم تا اگر بنا به اتفاق تشریف فرما شدن ، پاسخ را مشاهده بفرمایند.
نفس عمیق می کشم و میگم آروم باش ماه منیرجان
جناب بزرگوار و البته مجهول "آشنا" ، شما بفرمایید آراسته به علوم غیبیه هستید یا با عالم قدس و ماورا در ارتباط که اینطور باد در گلو انداخته و فیلسوفانه این فرمایشات رو می فرمایید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
حضرت والا روان و وجود حقیر را آتش کش فرمودین!مرحبا مرحبا! کنجکاوانه دوباره پست را مطالعه کردم تا اگر خدای ناکرده واژه ای با بار شکایت نوشته شده بود را از درگاه پروردگار توبه کنم. اما تمام پست مملو بود از این معنا که همیشه تسلیم باش و یا به قول حافظ عزیز:
به درد و صاف ترا حکم نیست خوش در کش که هر چه ساقی ما ریخت عین الطافست
غزلی که در ابتدای سال 90 به دست طبیب معنوی عزیزم گرفته شده بود.
شما اگر واقعا آشنا هستید که باید من و اتفاقات این دو سال من را دیده و درک کرده باشید. معجزاتی پس از این حادثه پیش آمد که اگر به سجاده آب کشیدن متهم نمیشدم می گفتم : فزت و رب الکعبه.
اگر هم نخواستید نام بنگارید و مجهول الهویه باقی باشید باید عرض کنم برای چنین نظری نام "پیامبر بی کتاب" یا "قدیسی ناشناخته" یا هر چیزی در همین ردیف بسیار بسیار مناسب تر بود!
آآآآه .شما چی میفرمایید؟!!!!؟!!!!؟!!!! پاینده باشید!
,آشنا ,جناب ,فرمایش ,خدا ,کنم , ,تا اگر ,شده بود ,از این ,پاسخ را
درباره این سایت